برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 26
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 80
واژهها را به مسلخ تکرار بردهایم
مفاهیم غریبهاند، مصادیق غریبهتر
استقلال را بدون آزادی فهمیدهایم
آزادی را بدون استقلال
بیآنکه لحظهای درنگ کنیم
و همچنان امیدواریم که فردا پیآیند امروز نباشد!
الهی و ربی من لی غیرک؟...
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 64
شاید برای دوستانی که در زمینه فقه بانوان دغدغه هایی دارند مطالعهی این مطلب خالی از لطف نباشه:
الهی و ربی من لی غیرک؟...
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 84
یک بوسه از لبان خدا چید هرکسی
از هر شعاع حضرت خورشید! هرکسی
از چهرهها گذشت، گرفتار نقطه شد
خال لب نگار مرا دید هرکسی
برخواست از سریر ولی سربلند شد
سر را به خاک میکده سایید هرکسی
جام و لب و تمام وجودش معطر است
یک جرعه از لبان تو نوشید هرکسی
خورشید! روشناییمان از جمال توست
آتش گرفت، روی تو بوسید هرکسی
الهی و ربی من لی غیرک؟...
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 83
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 74
بیسر و بیدست و بیمشک و علم پا میشود
یا حسین بن علی تنهای تنها میشود؟
«یا أخا أدرک أخا» را در مقاتل خواندهام
چند سطری بعد آقا قامتش تا میشود
«العطش» دیگر نمیگوید کسی اما حسین
در نگاه دخترش بند معما میشود
در جواب «أین عمّی» او ستون را میکشد
بیستون، خیمه میافتد، خیمه رسوا میشود
بیستون، آقایمان تنها میان قتلگاه...
بیستون پای حرامی به حرم وا می شود
الهی و ربی من لی غیرک؟...
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 89
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 175
یک کودک چند ساله، مردم، سرباز
اهواز گلوله خورده از دشمن باز
از خون شهیدان تو خون شد دلمان
ایران با توست بار دیگر اهواز
الهی و ربی من لی غیرک؟...
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 86
تو پیکِ خوش خبرِ سیم ساقِ من هستی
عزیز و دلکش و باب مذاق من هستی
میان خاطره های تمام زندگی ام
تو عاشقانه ترین اتفاق من هستی
اگر زمین و زمانه شبِ زمستان است
ستاره سحری و اجاق من هستی
به کوه و دشت و طبیعت چه حاجت است مرا
که همنشین من و هماتاق من هستی
میان سیب و انار و هلو مخیرم و
درخت میوه نه، بانو، تو باغ من هستی
الهی و ربی من لی غیرک؟...
برچسب : نویسنده : kharabatneshinan بازدید : 64